ملودیا
" بخش هجدهم "
در تمام طول روز ، میترا با گریه و زاری برای ملودیا و آرش ، آرام و قرار را از خاتون گرفته و در تلفن کردنهای پی در پی به همه دوستان ملودیا ، هیچ خبر و اثری از آنها دریافت نکرده بود. خاتون هم آشفته و نگران بنظر میرسید و در ذهنش گمانه زنیهای آزار دهنده ای پنجه بر گلویش انداخته و این گمانه زنیها حاکی از آن بود که فرزندش عرفان را ( در رابطه با علاقه ای که ملودیا نسبت به او در رفت ****** خاک ره ******...
ادامه مطلبما را در سایت ****** خاک ره ****** دنبال می کنید
برچسب : ملودیا,هجدهم,نوشته,محمدرضا,روشنگر,طالبی, نویسنده : roshangara بازدید : 38 تاريخ : پنجشنبه 6 مهر 1396 ساعت: 12:01